جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت


 
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ هشتم: هدف از خلقت انسان(2)
  • پیام به هجدهمین دورۀ همایش «حکمت مطهّر»
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»

  • -->

    اخلاق / اخلاق در خانه/جلد اول / جلسه چهارم/فصل دوم
    1‌ـ‌ بهانه‌گيري‌ها


    اولين مانعي كه در ازدواج هست و روز به روز هم رو به ازدياد است بهانه‌گيري‌هايي است كه از طرف دختر، از طرف پسر و يا پدر و مادر دختر و پسر پيش مي‌آيد. گاهي اين بهانه‌گيري‌ها منجر مي‌شود كه دختر سي سال داشته اما ازدواج نكرده باشد پسر چهل سال داشته اما ازدواج نكرده باشد. وقتي به او مي‌گويند چرا شوهر نكردي؟ چرا زن نگرفتي؟ مي‌گويد همسر خوب پيدا نكردم. چيزي كه بايد همه ما به آن توجه  اشته باشيم و بعد هم انشاءالله در باره آن صحبت مي‌كنم اين است كه معني ندارد يك دختري بتواند شوهر صد در صد مورد پسند خود را پيدا كند يا مردي بتواند همسر صد در صد مورد پسند خود را پيدا كند. و اگر صدي هفتاد مورد پسند واقع شود اين زن بسيار خوبي خواهد بود و آن شوهر بسيار خوبي خواهد بود.

    اين بهانه‌ گيري‌ها در ميان مقدسين به گونه‌اي و در ميان غير مقدسين به گونه‌اي ديگر است. يكي خانه مي‌خواهد داماد خانه ندارد. يكي زيبائي صد در صد مي‌خواهد دختر ندارد. يكي حسب بالا مي‌خواهد براي او پيدا نمي‌شود. خود او از نظر حسب و نسب پائين است اما وقتي دنبال خواستگاري مي‌رود سليقه‌اش خيلي بالاست. و اين‌ها موجب مي‌شود كه اين مرد نتواند زن بگيرد و آن زن نتواند شوهر كند. همين كه مثلاً دختر عينك داردديگر مادر حاضر نمي‌شود اين دختر را براي پسرش بگيرد يا پسر قدش كوتاه است دختر زير بار او نمي‌رود. در حقيقت بهانه‌گيري است نه چيزي كه عقلا بپسندند يا بتوان روي آن حساب كرد. شايد در جلسه ما فراوان باشد كه براي بعضي از دختران بيست خواستگار به بالا آمده اما شوهر نكرده است و هر كدام را به يك مانع يا بهانه‌ي كوچكي رد كرده است. شايد الآن در جلسه ما پسري باشد كه دو، سه، چهار سال باشد دنبال زن است اما پيدا نكرده است. دختر عمو دارد، دختر خاله دارد، همسايه‌ها دختر دارند، خويشان دختر دارند اما روي هركدام نقصي گذارده و از او مي‌گذرد و بالأخره با اين بهانه‌گيري‌ها دچار يك همسر بدي مي‌شود.

    پيغمبر اكرم(صلي‌الله‌عليه‌وآله) بارها روي منبر مي‌فرمود: مردم! وقتي دخترتان به حد ازدواج رسيد او را شوهر دهيد. زيرا دختري كه به حد شوهر رسيده باشد نظير ميوه‌اي است به درخت كه رسيده باشد. اگر آن ميوه رسيده را از درخت نچيني از بين مي‌رود و اگر دختر كه به حد رشد و ازدواج رسيده است او را شوهر ندهي از بين مي‌رود.[1]

     بعضي از بهانه‌گيرها پاي منبر پيغمبر(صلي‌الله‌عليه‌وآله) بلند مي‌شدند و مي‌گفتند يا رسول الله به چه كسي دختر بدهيم؟ مي‌فرمود: به كفو او، به آن كسي كه به او بخورد. بهانه‌گيري مي‌كردند. مي‌گفتند يا رسول الله كفو كيست؟ پيغمبر(صلي‌الله‌عليه‌وآله) چند مرتبه روي منبر تكرار مي‌كردند:

    «المؤمنون بعضهم اكفاء بعض»[2]

    مؤمن كسي است كه اخلاقش خوب است، دينش خوب است. اين كفو شماست. اگر آمد به او دختر بدهيد. يكي از مصيبت‌هاي جامعه‌ي اسلامي ما اين است كه پيغمبر(صلي‌الله‌عليه‌وآله) روي منبر تكرار مي‌كردند، بارها مي‌فرمودند:

    «اذا جاءكم من ترضون خلقه و دينه فزوجوه ان لا تفعلوه تكن فتنة في الارض و فساد كبير»[3]

    اگر همسري پيدا بشود كه از نظر اخلاق خوب باشد، از نظر دين خوب باشد دختر به او بدهيد، دختر به او شوهر كند. اگر ازدواج روي دين و اخلاق صورت نگيرد فتنه و فساد در جامعه‌ي اسلامي پيدا مي‌شود. فتنه و فساد بالاتر از اين وضع فعلي كه در جامعه‌ي اسلامي پيدا شده است چيست؟ پيغمبر(صلي‌الله‌عليه‌وآله) مي‌فرمود: ببين اخلاق خوب دارد يا نه؟ دين دارد يا نه؟ من گمان نمي‌كنم خانمي در جلسه باشد كه به دنبال خواستگاري پسرش رفته باشد و به فكر باشد كه اين دختر حسود است يا نه؟ متكبر است يا نه؟ منيت دارد يا نه؟ دنبال چيزهاي ديگري است. گمان نمي‌كنم در همين جلسه‌ي مقدس كسي باشد كه ببيند اين پسر دين دارد يا نه؟ اخلاق دارد يا نه؟ و اتفاقاً آن كه در روايات مي‌خوانيم و تجربه هم شده است اين است كه اگر فقط مال و جمال و ظاهر و بالأخره حسب و نسب مطرح باشدبه غير از بدبختي چيزي ندارد. پيغمبراكرم(صلي‌الله‌عليه‌وآله) مي‌فرمايد: اگر دنبال مال فقط رفت، اگر دنبال جاه فقط رفت، اگر دنبال جمال فقط رفت غير از حسرت و ندامت چيزي نخواهد داشت. به جمالش مي‌نازد. به مالش مي‌نازد. به وجاهت و حسب و نسبش مي‌نازد. و همين نازيدن‌ها موجب اختلاف و بدبختي مي‌شود.

    امام صادق(عليه‌السلام) فرمود: دخترت را به كسي بده كه دين داشته باشد. زيرا اگر دوستش داشته باشد آن محبت موجب خدمت به او مي‌شود و اگر هم دوستش نداشته باشد دينش نمي‌گذارد به او ظلم كند. چقدر روايت امام صادق(عليه‌السلام) عالي است. من گمان نمي‌كنم در اين جلسه مقدس كسي باشد كه اين بهانه‌گيري‌هاي رايج را نداشته باشد با توجه به اين كه پيغمبراكرم(صلي‌الله‌عليه‌وآله) آن ها را رد كرده است.

    در زمان پيغمبراكرم(صلي‌الله‌عليه‌وآله) چند ازدواج عجيب واقع شده است تا اين بهانه‌گيري‌ها از بين برود قضيه‌ي «جُوَيبِر»، «زيد»، «مقداد» از همين قبيل است. يعني پيغمبراكرم(صلي‌الله‌عليه‌وآله) يك دخر خانم با تمام معني داراي جمال، حسب و نسب را فداي اين مي‌كردند كه بتوانند قانون اخلاق و دين را در جامعه زنده كنند. براي اينكه بتوانند بگويند ملاك در ازدواج اخلاق است، دين است نه چيز ديگر نمي‌گويم دنبال مسائل ديگر نباش مي‌گويم دنبال دين و اخلاق باش.

    اگر راستي يك دختري هفتاد درصد مورد پسنديدي ديگر بهانه‌گيري نكن. حتي استخاره نكن زيرا استخاره جا دارد. معمولاً در امر مهم بايد استخاره كرد آن هم در بن بست‌ها. يعني وقتي كه فكر انسان كار نكند، وقتي مشورت مؤثر نباشد، وقتي ابهام و تاريكي در مسأله باشد جاي استخاره است. اما مسأله روشن باشد، عقلت كشش داشته باشد مي‌بيني پسر آمده و اين پسر از نظر اخلاق و دين خوب است و مي‌تواند زن داري كند ديگر استخاره ندارد. اصلاً استخاره يك معناي ديگري دارد كه از همه‌ي شما تقاضا دارم آن استخاره‌اي كه اسلام دارد بكنيد. و ان اين است كه اگر كاري مي‌خواهي انجام دهي دو ركعت نماز بخوان و بعد از نماز صد مرتبه بگو خدايا اين كار را مبارك فرما. بگو استخير الله  برحمته. بعد وارد عمل شو. اين عمل انشاءالله مبارك مي‌شود. اصلاً استخاره در اسلام اين است. آن استخاره‌هايي كه روايت صحيح و مستند دارد ان استخاره‌اي كه صاحب جواهر رضوان‌الله‌ عليه در كتاب جواهر بر آن پافشاري دارد اين است كه در كارتان از خدا طلب خير كنيد. بله اگر انسان ابهام و تاريكي در كار داشته باشد، فكرش كشش نداشته باشد، مشورتش به جائي نرسد، در ان وقت مي‌تواند با خدا مشورت كند و اگر با خدا مشورت كرديد حتماً عمل كنيد. اگر استخاره بد آمد حتماً ترك كنيد و استخاره روي استخاره غلط است. اين كارهاي عوامانه‌اي كه ما داريم غلط است. 

    خلاصه اين كه اول مانعي كه در ازدواج‌ها ديده مي‌شود و بسياري از دخترها و پسرها مانده‌اند بهانه‌گيري‌هايي است كه از دختر يا پسر و يا پدر و مادر آنها ديده مي‌شود. تقاضا دارم به جاي اين بهانه‌گيري‌ها توكل به خدا داشته باشيد. خداوند مقلب القلوب است. خدا بايد آينده را اصلاح بكند. از نظر قرآن دوست خدا ان كسي است كه غم و غصه از گذشته نداشته باشد، ترس از آينده نداشته باشد:

    «الا ان اولياءالله لا خوف عليهم و لا هم يحزنون»[4]

    آن افرادي كه دوست خدا هستند اينها از گذشته غم و غصه ندارند، از آنده ترس ندارند زيرا توكل به خدا دارند. در ازدواج‌ها به جاي بهانه‌گيري‌ها توكل به خدا كنيد و اين خاكريز اول را جمع كنيد. اين خاكريزي كه پيغمبر اكرم قبول ندارد. اين موانعي كه ائمه طاهرين(عليهم‌‌السلام) قبول ندارند؛ علماي بزرگ اسلام قبول ندارند.

    يك قضيه‌اي از مرحوم كاشف‌الغطاء رضوان‌الله‌عليه نقل مي‌كنند. او يكي از مراجع بزرگ تقليد استو مردي كه از نظر علم، از نظر شجاعت، از نظر رياست ديني مثل ايشان كم آمده است. روزي پس از تدريس فرمودند من يك دختري دارم كه موقع ازدواج اوست. اگر يك آقاي متدين و بااخلاقي باشد به او مي‌دهم. يكي از فضللاي جلسه بلند شد و نشست. همين بلند شدن يعني خواستگاري. مرحوم كاشف‌الغطاء فرمود: بيا خانه و خود به خانه رفت اين طلبه هم آمد. مرحوم كاشف‌الغطاء او را مي‌شناخت كه طلبه فاضل متديني است. طلبه‌اي است كه از نظر اخلاق اسلامي متخلق به اخلاق نيكوست اما هيچ ندارد. مرحوم كاشف‌الغطاء همان وقت به دخترخانم گفتند دختر خانم! شوهري برايت پيدا كردم. چيزي ندارد اما علم دارد، دين دارد، اخلاق دارد. حاضري؟ در جواب گفت اختيار من دست تو است. همان وقت عقد را خواندند. يكي از اتاق‌هاي منزل خودشان را حجله كردند و دختر را همان شب براي شوهر داري مهيا كردند دختر و پسر به حجله رفتند.

    قبل از اذان صبح كه مرحوم كاشف‌الغطاء براي نماز شب بلند شد، آمد در زد. آب گرم كرده‌ام. (آن وقت حمام در خانه نبود) در فلان اتاق است برويد براي نماز شب غسل كنيد. رفتند غسل كردند و نماز شب را هم خواندند. اما بگويم گذشت و ايثار كاشف‌الغطاء به اينجا ختم نمي‌شود.

    «الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا»[5]

    آن كساني كه براي خدا كار كنند خدا در قرآن وعده داده است كه آنها را ياري كند. همين داماد كاشف‌الغطاء مرحوم شيخ محمدتقي مسجد شاهي شد. اين مرد از نظر علمي به آنجا رسيد كه حاشيه‌اي بر معالم نوشت. با توجه به اينكه سيصد، چهارصد سال قبل نوشته است باز هم يك اصول زنده‌اي است. از كاشف‌الغطاء مقدم شد و اولاد او همه مجتهد شدند. اجتهاد از خانه‌ي اينها بريده نشد. همه‌شان متدين، متمكن، با قدرت، به اندازه‌اي در اصفهان قدرت داشتند، احترام داشتند كه همه از علماء و حكام آن زمان در مقابلشان متواضع بودند. و بالأخره اين عروسي، عروسي شيريني شد همان كه قرآن مي‌خواهد. به اين مي‌گويند يك ازدواج اسلامي. پيغمبر اكرم(صلي‌الله‌عليه‌وآله) روشش همين بود، ائمه طاهرين روششان همين بود، فقهاي بزرگ روششان همين بود.

    علامه مجلسي از نظر علمي مقام خيلي بلندي داشت. از نظر قدرت، از نظر تمكن مالي به اندازه‌اي قوي بود كه انصافاً بايد بگوئيم صفويه را دربار خودش كرده بود. و اگر مقامي براي علامه مجلسي نباشد جز تحرير كتاب بحارالانوار، كافي است كه بگوئيم مثل او نيامده يا كم آمده است.

    علامه مجلسي يك دختر دارد كه فاضله است، مجتهده است و از نظر جمال در حد بالائي است. از نظر سن بيش از بيست سال ندارد، از نظر حسب و نسب در زمان خودش نمونه است. اما يك نفر طلبه كه اتفاقاً كم استعداد هم بوده است علامه مجلسي اين دختر فاضل را به اين ملا صالح مازندراني داد كه از نظر شهرت، شهرتي نداشت و از نظر مالي چيزي نداشت. اما يك طلبه‌ي متديني بود. و علامه مجلسي هم دختر به اخلاقش داد، دختر به دينش داد آن هم نه يك دختر معمولي. درباره اين دختر نقل كرده‌اند كه وقتي داماد به حجله آمد و ديد بايد مطالعه كند، در مطالعه گير كرد و نتوانست مسأله را حل كند، آن دختر خان مسأله را برايش حل كرد. خيال نكنيد دختر معمولي بوده عالي بوده است. پس چرا علامه او را قبول كرد؟ براي اينكه بهانه‌گير نبود. مي‌گفت پيغمبر(صلي‌الله‌عليه‌وآله) فرموده است:

      «اذا جاءكم من ترضون خلقه و دينه فزوجوه و ان لا تفعلوه تكن فتنة في الارض و فساد كبير»[6]

     

    پي نوشت ها:

     

    [1]. وسائل الشيعه جلد 14 صفحه 39

    [2]. وسائل الشيعه جلد 14 صفحه 49. ترجمه: مؤمنان كفو و هم شأن يكديگرند.

    [3]. وسائل الشيعه جلد 14 صفحه 51

    [4]. سوره يونس آيه 92 ترجمه: آگاه باشيد كه دوستان خدا هرگز هيچ ترس(از حوادث آينده عالم) و هيچ اندوهي(از وقايع گذشته جهان) در دل آنها نيست.

    [5]. سوره عنكبوت ايه 69 ترجمه: آنان كه در راه ما(با جان و مال) كوشش كردند محققاً آنها را به راه(معرفت و لطف خويش) هدايت مي‌كنيم.

    [6]. بحارالانوارجلد103 صفحه373 ترجمه: اگر كسي(به خواستگاري)آمد كه دين و اخلاقش مورد رضايت است به او زن دهيد كه اگر ندهيد باعث فتنه و فساد خواهد شد.

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365